خبر: افشای تلاش کودتاگران برای جلوگیری از تحقیق در مورد جنایات

موضوع اول در مورد دستور مستقیم رئیس دولت کودتا برای حمله به کمیته پیگیری است:
یک منبع آگاه در شورای امنیت ملی فاش کرد: حمله به کمیته پیگیری با دستور مستقیم احمدی نژاد صورت گرفته است

احمدی نژاد در جلسات قبلی این شورا به تشکیل این کمیته و کمیته های مشابه معترض بود و تاکید داشت باید به صورت قاطع با این حرکات برخورد شود تا کسانی احساس نکند می توانند در اینگونه موارد وارد شوند. در حالی که پرويز سروري نماينده مردم تهران و رئيس كميته بازداشت شدگان اخير در دبير خانه شورای عالی امنيت ملی مدعی است «كارها ادامه دارد» اما با یورش دیروز نیروهای امنیتی به کميته پیگیری امور زندانيان پس از انتخابات بیش از گذشته بر نمایشی بودن این نوع پیگیری ها صحه گذاشته شد.
یک منبع آگاه در شورای عالی امنیت ملی به خبرنگار رویداد گفت: به باور بسیاری از اعضای کمیته بازداشت شدگان در شورای امنیت ملی نتیجه حاصل نباید فرق چندانی با نتیجه حمله نیروی انتظامی در 18 تیر 78 به کوی دانشگاه داشته باشد. در آن زمان در نتیجه ای غیر قابل قبول و تاسفبار نیز تنها یک سرباز به جرم دزدیدن ریش تراش از خوابگاه دانشجویان محکوم شد.
این منبع آگاه افزود: حمله به کمیته پیگیری امور زندانیان با دستور مستقیم محمود احمدی نژاد صورت گرفته است. وی در جلسات قبلی این شورا به تشکیل این کمیته و کمیته های مشابه معترض بود و تاکید داشت باید به صورت قاطع با این حرکات برخورد شود تا کسانی احساس نکند می توانند در اینگونه موارد وارد شوند.
لازم به ذکر است این کمیته بعد از وقوع فجایع پس از انتخابات به ریاست دکتر علی بهشتی، فرزند شهید بهشتی فعالیت خود را زیر نظر ستاد میر حسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شده بود.


افشاگری دوم از سوی شیخ اصلاحات در نامه ای که به صادق لاریجانی نوشت نمود یافت:
افشای دستور فرمانده سپاه برای پنهان کردن اسناد جنایات و تجاوزها

رئوس گفته های مهدی کروبی را در اینجا می آوریم و متن کامل آن را می توانید در اینجا بخوانید:
مهدی کروبی:
- من شرح جلسات خود با نمایندگان جنابعالی و برخی مسائل حاشیه ای آن را که به پلمپ دفتر شخصی و حزبی من منجر شد با شما در میان می گذارم تا به وظیفه شرعی و ملی خود عمل کرده باشم. باشد که آیندگان نگویند مهدی کروبی با فشار و تهدید و بزن و ببند کوتاه آمد و پا پس کشید و درخانه خزید و صدای حق خواهی اش کوتاه شد.
- ما دو جلسه با آقایان محترم "خلفی ، محسنی اژه ای و رئیسی" داشتیم که این جلسات به صورت مطلوب و مناسبی نیز پیش رفت و در آنها گوشه ای و تعدادی اندک از اسنادی که نشانگر برخی اتفاقات ناگوار و غیرقابل بخشایش در روزهای پس از انتخابات بود ارائه و بازگو شد. در جلسه اول سه سند درباره سه نفر همراه با سی دی و مدارک لازم ارائه شد که نشانگر تجاوز و شکنجه و برخی اعمال رخ داده بر دختران و پسران در بازداشتگاههای مشخص و نامشخص بود. علاوه بر ارائه این سه سند، اشاره ای نیز به صورت شفاهی به اتفاقاتی شد که برای دو دختر یعنی ترانه موسوی «واقعی» و سعیده پورآقایی رخ داده بود. جلسه دوم نیز دوشنبه هفته جاری برگزار شد و حدود سه ساعت نیز به طول انجامید و در این جلسه نیز در کنار بحث های فراوان، من سندی جدید ارائه کردم البته با این قید و شرط که نباید به واسطه این افشاگری و حق خواهی، برای آن فرد و خانواده اش اتفاقی رخ دهد؛ اتفاقاتی از آن دست که پیش از این و در زمان مسئولیت دادستان سابق تهران برای یکی از افرادی که من به عنوان سند معرفی کرده بودم پیش آمد و برخی مشکلات خانوادگی و شارهای جدید مترتب بر آن خانواده شد.
- جلسه ما با کمیته منتخب به خوبی خاتمه یافت. اما فردای آن روز ورق برگشت. جمعیتی با حکم دادستانی آمدند و به دفتر من حمله آوردند. آنجا را مورد تجسس قرار دادند و به تجسس در وسایل نیز بسنده نکردند که حتی نوشته ها و نامه های شخصی و چکها و اسناد خصوصی من را نیز مورد تجسس قرار دادند و بردند. آخر امر نیز دفتر را پلمپ کردند و به آذوقه ای که به رسم هرساله برای اطعام مساکین در انجا انبار کرده بودم نیز توجهی نکردند و آنها را نیز مشمول توقیف خود قرار دادند و آقای داوری سردبیر سایت حزب اعتماد ملی را هم دستگیر و با خود بردند. کار پلمپ دفتر شخصی من تمام نشده بود که دفتر حزب اعتماد ملی را نیز که من دبیرکل آن هستم مورد تجسس قرار داده و وسایل و اسناد یک حزب ثبت شده در ذیل قوانین جمهوری اسلامی را نیز برخلاف قوانین کشور ضبط و سرانجام دفتر حزب را هم پلمپ کردند.
- من مانده ام که آیا این اتفاقات که همگی در روز سه شنبه رخ داد نتیجه جلسه ای است که من روز دوشنبه با هیات منتخب شما داشته ام؟ متعجبم ، نه از آن رو که چرا با مهدی کروبی چنین می کنند بلکه از ان رو که چگونه عده ای متوهمانه تصور می کنند مهدی کروبی فرزند احمد با این بگیر و ببندها ازمیدان به در می رود و صدایش خفه می شود.
- هراتفاق ناگوار و ناشایستی در جمهوری اسلامی ممکن شده است و دیگر هیچ چیزی دور از انتظار نیست.
- وقتی می بینم فرماندهی یک نهاد نظامی - که مدارک آن نیز موجود است- در نامه ای به وزارت بهداشت و درمان دستور می دهد که تحویل کپی اسناد و مدارک پزشکی به کلیه مجروحین و مصدومین حوادث اخیر ممنوع است، و بیمارستان ها را از تحویل اسناد به مجروحان و مورد تعدی قرار گرفتگان ممنوع می کند، بیش از پیش مصر می شوم که بفهمم دلیل این تهدیدها و واهمه ها چیست؟
- نگذارید که نیروهای مسلح و شبه نظامی بعد از فرمانروایی بر عرصه سیاست و طبابت، به فکر دخالت در کار قضاوت بیافتند و قله ای دیگر را به مفتوحات خود از پس انتخابات ریاست جمهوری دهم بیافزایند و کار را از این که هست خراب تر سازند.
- به نقل از شما مدعی بود که جنابعالی گفته اید باید به شکایات و گزارش ها تا نهایت ماجرا، رسیدگی شود. اما پرسش من این است که آیا با وجود این تهدیدها و توهین ها و ارعاب ها رسیدگی به فجایع و شکنجه های پس از انتخابات ممکن خواهد بود؟

۲ نظر:

امین گفت...

به نام خدا سلام
سحر محراب با شمشیر می گفت
چه کردی با علی ای بی مروت
به روزم
انشا الله روز قدس نشونشون می دیم
التماس دعا
یاحق

ناشناس گفت...

واقعا درود بر کروبی، باید دید آستانه صبر دولت کودتا در برابر شیخ کروبی چقدره؟